متخصصان مدیریت ریسک سالهاست که سعی در حل این مشکل دارند و حل آن آسان نیست. این امر به این دلیل است که بسیاری از متغیرها به یک تصادف واحد کمک می کنند و این متغیرها ایستا نیستند. از یک نفر به شخص دیگر و یک روز به روز دیگر ، متغیرها دائماً در حال حرکت و تغییر هستند. نمونه هایی از متغیرها شامل موارد زیر است:
- شرایط محیطی
- فرهنگ های سازمانی
- رفتار
- وضعیت تجهیزات
- شرایط آب و هوایی
- ساختارهای مدیریت سازمانی
- سطح نور
- راه رفتن/شرایط سطح کار
- خستگی
اگر متغیرها بمانند ، بسیار ساده تر خواهد بود ، از این رو دلیل ما به دنبال کنترل ایمنی و مدیریت ریسک برای کمک هستیم. با این حال ، کنترل ها فقط ما را تا آنجا که در آن اجرا می شود ، به دست می آورد.
شاید ، بخش بزرگی از "مشکل تصادف" به درک ارزش های مختلفی که شخص از یک وضعیت به وضعیت دیگر حفظ می کند ، مرتبط باشد. به عبارت دیگر ، از رئیس جمهور/مدیرعامل در پایین ، هر شخص در یک سازمان در هر شرایطی که با آنها روبرو می شوند چه ارزش بالاتری دارند؟به عبارت ساده:
مقادیر + اقدامات = رفتار
هرچه شخص بیشترین ارزش را داشته باشد ، در نهایت اقدامات خود را تشکیل می دهد ، که به شکل گیری رفتار یک فرد کمک می کند. رفتار همان چیزی است که ما سعی می کنیم برای تأثیرگذاری بر ایمنی و رفاه کلی در سازمان های خود تأثیر بگذاریم.
به عبارت ساده تر ، یک فرد به احتمال زیاد به روشی رفتار می کند که بیشتر با آنچه ارزش آنها را دارد سازگار باشد. هرچه مقدار قرار داده شده بر روی آن "چیزی" بیشتر شود ، احتمالاً منجر به شدت بیشتر رفتار حاصل خواهد شد. بعضی اوقات ، این منجر به رفتارهای "پرخطر" می شود ، حتی اگر به معنای ضرری از آنها نباشد. اگر ارزش درک شده بالاتر از نتیجه بالقوه رفتار پرخطر باشد ، باید فقط آن را در نظر بگیریم. در رفتارهای پرخطر بارها و بارها درگیر شوید و در نهایت قانون آمار به پایان می رسد. حال تصور کنید که آیا همه افراد در یک سازمان درگیر رفتارهای پرخطر هستند. حوادث تقریباً تضمین می شوند.
چرا مردم این کار را انجام می دهند؟شاید به این دلیل باشد که ، در حال حاضر ، ما به خودمان چیزهایی را می گوییم که رفتار مانند موارد زیر را توجیه می کند:
- این هرگز برای من اتفاق نخواهد افتاد.
- این فقط یک بار است
- هیچ کس تماشا نمی کند ، بنابراین من گرفتار نمی شوم.
- به هر حال این یک قانون گنگ است.
- اگر این کار را انجام ندهم ، سرپرست من از من ناراحت خواهد شد.
- اگر این کار را نکنم باید بعداً بمانم.
- هیچ کس اهمیتی نمی دهد.
این تمایل دارد که ذهن آگاهی ما را در لحظه کنونی کاهش دهد و به صورت انتزاعی فکر کند.
"چرا" اجرای یک سیستم مدیریت ریسک
اجرای یک سیستم مدیریت ریسک مؤثر ، تفاوت بین مجموعه ای از سیاست های کتبی و رویه ها در مقابل یک برنامه مدیریت ریسک موفق است. این امر به این دلیل است که ، هنگامی که به درستی اجرا شود ، یک سیستم مدیریت ریسک تلاش های همه را به یک الگوی متمرکز از رفتارهای مداوم که منجر به پیشگیری از تصادف می شود ، سازماندهی می کند.
یک سیستم مدیریت ریسک به نتایج مثبتی می رسد که از طریق استفاده از اندازه گیری های فعال در مقابل کنترل های واکنشی قابل اندازه گیری هستند. تصور کنید که از تصادف در مقابل انتظار برای اتفاق قبل از بازیگری جلوگیری کنید. یک سیستم مدیریت ریسک ایمنی را به عنوان یک ارزش اصلی سازمانی تعیین می کند که مسئولیت همه است.
ادعای "آنچه اندازه گیری می شود انجام می شود" درست است ، و یک سیستم مدیریت ریسک عملکرد ایمنی را برای نتایج موفق اندازه گیری می کند. بدون یک نفر ، برای شما بسیار دشوار است که بدانید آیا کنترل ها کار می کنند یا اینکه سازمان شما فقط خوش شانس است.
برای خلاصه کردن "چرا" سیستم های مدیریت ریسک ، آنها تفاوت بین "دانستن" سازمان شما با خیال راحت عمل می کنند نه "امید" که مردم شما با خیال راحت رفتار کنند. رهبری سازمانی نباید برای دومی این دو حل و فصل شود.
نمای کلی از مؤلفه های سیستم مدیریت ریسک
موارد زیر در نظر گرفته نشده است که لیست کاملی از کلیه مؤلفه های مورد نیاز در سازمان شما باشد. این امکان وجود دارد که شما ممکن است به هر یک از این موارد احتیاج نداشته باشید. با این حال ، مهم است که شما یک ارزیابی صادقانه از عملیات خود انجام دهید تا آنچه را که لازم است و چه چیزی نیست ، تعیین کنید. این به بهترین وجه توسط تیمی از افراد نماینده هر حوزه سازمان انجام می شود. فقط در این صورت می توانید به داده هایی که جمع می کنید اطمینان داشته باشید.
با رهبری مدیریت شروع کنید.
رهبری اجرایی سازمان شما باید خطرات مرتبط با همه عملیات را برای تنظیم لحن مناسب درک کند و آنها باید برای تقویت پیام خود اقداماتی انجام دهند. این بخش به حدی بسیار مهم است که احتمالاً هرگز از مزایای کامل یک سیستم مدیریت ریسک بدون آن متوجه نخواهید شد. رهبری اجرایی باید "چرا" سیستم را خریداری کند و مزایای اجرای موفقیت آمیز آن را برای حفظ سازمان درک کند.
نه تنها موضوع حمایت از زندگی و دارایی است ، بلکه موضوع تأثیر مالی بر درآمد در مقابل هزینه نیز هست. یک سیستم مدیریت ریسک یک سرمایه گذاری در سازمان و مردم آن است که با گذشت زمان بازده دارد. این امر از طریق کاهش هزینه های مرتبط با فعالیت یک تجارت مانند:
- کاهش عملیات و برنامه ها ؛
- افزایش هزینه های بیمه ؛
- روحیه بهبود یافته ؛
- کاهش هزینه های قانونی ؛
- کاهش گردش مالی ؛وت
- کاهش درخواست های مرخصی بیمار.
غفلت از پرداختن به مواجهه با ضرر بالقوه به دلیل پس انداز پول می تواند در دراز مدت به طور قابل توجهی گران تر باشد. یک سیستم مدیریت ریسک به رهبری سازمانی کمک می کند تا بداند که سرمایه گذاری ها در کارآمدترین و مؤثرترین وسیله ممکن انجام می شود.
اولین قدم در این مؤلفه ایجاد تعهد کلی مدیریت به سیاست ایمنی است. این خط مشی باید به وضوح ثابت کند که رهبری سازمانی شما در همان مؤلفه اصلی عملیاتی ، مدیریت ریسک را در همان راستا ارزیابی می کند و تحمل صفر برای عدم موفقیت در پیروی از سیاست ها و رویه های تعیین شده خواهد بود. این سیاست باید توسط همه رهبران سازمان شما امضا شود و باید به همه افراد سازمان شما ابلاغ شود.
مرحله دوم در ایجاد مؤلفه رهبری مدیریت ، واگذاری مسئولیت و اقتدار به سمتهای لازم است که این سیاست را اعمال می کند. این ممکن است مانند زبان خشن به نظر برسد ، اما واقعاً اینگونه نیست. به عنوان یک تیم رهبری اجرایی ، شما باید تحت نظارت زیر قرار بگیرید:
- منابع مالی ، انسانی و سازمانی مناسبی را برای پشتیبانی از سیستم مدیریت ریسک فراهم کنید.
- در حین ایجاد مسئولیت پذیری و تفویض اختیار به پرسنل مناسب ، مسئولیت ها را تعیین کنید.
- اجرای سیستم مدیریت ریسک را به کلیه سیستم ها و فرآیندهای تجاری هدایت کنید.
مشارکت کارمندان را توسعه دهید.
یکی دیگر از مؤلفه های مهم سیستم مدیریت ریسک شما ، گنجاندن کارمندان در سیستم است. این مرحله احساس گنجاندن را پرورش می دهد و احساس مالکیت را تقویت می کند تا یکی از محرومیت ها و اجرای آن. مشارکت باید در تمام مراحل سیستم باشد ، از جمله:
- برنامه ریزی؛
- اجرایوت
- ارزیابی
نمونه هایی از راه هایی که می توانید کارمندان را شامل شوید ، اما محدود به موارد زیر نیست:
- فرایندی را برای گزارش کارکنان ایجاد کنید تا خطرات را گزارش دهند و پیشنهادات ارائه دهند.
- کمیته هایی را با نظارت بر فرآیندها ، خطرات ، پیشنهادات یا انواع دیگر پروژه های بهبود (به عنوان مثال ، بررسی تصادف وسیله نقلیه ، بررسی حادثه کارمندان ، بررسی حادثه بازدید کنندگان و غیره) ایجاد کنید.
- برای انجام کارهای خاص (به عنوان مثال ، کنترل خطر ، بازرسی و ممیزی) تیم های کاری ایجاد کنید.
اقدامات لازم را انجام دهید تا اطمینان حاصل شود که روشهای شما برای کشت مشارکت تازه باقی مانده است. اعضای کمیته ها و تیم ها را برای جلوگیری از نارضایتی یا فرسودگی شغلی بچرخانید. حتماً دستاوردها و مشارکتها را نیز تشخیص دهید.
پس از اجرای فرآیندهای مشارکت کارمندان ، شما آماده شروع مرحله برنامه ریزی خواهید بود. در طی این مرحله ، تیم شما برای پاسخ به این سؤال که باید انجام شود و چگونه سازمان شما وظایف خود را انجام می دهد ، با هم همکاری خواهند کرد. چندین مرحله در این مؤلفه وجود دارد ، و مهم نیست که روند را عجله نکنید ، زیرا می توانید در شناسایی همه خطرات سازمان خود ناکام باشید.
خطر همراه با هر عملیاتی وجود دارد. برخی از سطوح ریسک قابل قبول هستند در حالی که برخی دیگر نیستند. شناسایی و تعیین سطح ریسک مرتبط با یک فعالیت ، یک عامل اصلی در انتقال ریسک است.
در زیر برخی از توصیه ها در مورد برنامه ریزی برای:
- روشی برای شناسایی خطرات سازمانی ایجاد کنید. این باید شامل یک سری ورودی از نمایندگان از هر منطقه عملیاتی باشد. نمونه هایی از ورودی ها می توانند شامل موارد زیر باشند:
- تجزیه و تحلیل اطلاعات ضرر. داده های روند مانند گزارش های تصادف ، ضرر بیمه ، هزینه های مرتبط با جراحات و تصادفات.
- تجزیه و تحلیل ارزیابی سایت فیزیکی.
- تجزیه و تحلیل پیشنهادات کارمندان.
- بررسی های عملیاتی برای شناسایی ریسک.
فارکس پرشین...
ما را در سایت فارکس پرشین دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : احمدي مينا بازدید : 70 تاريخ : يکشنبه 28 اسفند 1401 ساعت: 17:25