تجارت آزاد به عنوان یک پدیده جدید در تجارت بین المللی

ساخت وبلاگ

تغییرات قابل توجه در توسعه تجارت جهانی در قرن بیستم باعث ظهور پدیده های جدید در سازمان تجارت بین المللی شد. توافق نامه های تجارت آزاد منطقه ای را می توان یکی از این پدیده ها در نظر گرفت. مفهوم تجارت آزاد توسط دیوید ریکاردو در "تئوری مزیت تطبیقی" معرفی شد که ادعا می کرد که ملت ها با تخصص در تولید کالاها و خدماتی که می توانند با کارآمدتر و ارزان تر ایجاد کنند ، به مزایای قابل توجهی دست می یابند و سپس این محصولات را با سایر کشورها تجارت می کنند کهنتوانید آنها را به طور مؤثر تولید کنید (Price ، 2011a).

امروزه ، روند تقسیم جهانی به بلوک های تجاری حرکت می کند. ایالات متحده و اتحادیه اروپا با همکاری با کشورهای همسایه به طور فعال از سیاست های تجارت آزاد حمایت می کنند. احزاب بلوک اقتصادی با جلوگیری از ورود رقبا در توافق نامه ها در همان مناطق ، منافع مالی ملی را مورد آزار و اذیت قرار می دهند. در اواخر قرن بیستم ، تقریباً صد بلوک اقتصادی بین المللی در جهان وجود داشت. براساس برآوردهای بانک جهانی ، حدود نیمی از عملیات جهانی تجارت بین المللی در این مناطق تجاری منطقه ای انجام می شود (بانک جهانی ، 2000).

بسیاری از فرایندهای سیاسی ، اقتصادی و تاریخی شکل گیری بلوک های تجارت اقتصادی را تحریک می کنند. با این حال ، مشاهده می شود که ظهور مناطق تجارت آزاد همانطور که انتظار می رفت ، تغییرات مهمی در اقتصاد جهانی ایجاد نمی کند (Kandogan ، 2008). در مرزهای مناطق تجاری ، تجارت بین کشورهای موجود در بلوک ها تکامل می یابد. اما ، در عین حال ، توافق های منطقه ای موانعی برای توسعه تجارت جهانی ایجاد می کند. توافق نامه های تجاری منطقه ای را می توان به عنوان پدیده بسته در نظر گرفت. بنابراین ، آنها از آزادسازی تجارت جلوگیری می کنند.

با توجه به یافته‌های پژوهش قبلی، یکی از مزیت‌های بالقوه موافقت‌نامه‌های تجاری چندجانبه بین‌المللی، توسعه روابط بین تعداد کشورهای درگیر در این قراردادها است. در بلوک های تجاری، موانع تجاری بین کشوری بین طرفین کاهش یافته یا به طور کامل برداشته می شود و انتظار می رود که همه شرکت کنندگان به مزایای مربوطه دست یابند (بلوک های تجاری و بازارهای مشترک، 2015، بند 2). با این حال، توسط بسیاری از محققین مشاهده شده است که قراردادهای تجاری کنونی معمولاً از منافع چندجانبه حمایت نمی کنند و ماهیت دوجانبه دارند. به گفته دانیل کونو (2007)، بلوک های تجاری منطقه ای آزادسازی تجارت را تحریک نمی کنند و برعکس، موانعی برای آن ایجاد می کنند (ص 165).

بلوک اصلی اقتصادی که ایالات متحده در آن نمایندگی دارد، توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) است. نفتا در سال 1993 به تصویب رسید و در بین سه کشور ایالات متحده آمریکا، مکزیک و کانادا "موفق در از بین بردن موانع تجاری" در نظر گرفته شد (پرایس، 2011b). این توافقنامه در طول تاریخ وجود خود تغییرات مثبتی را در توسعه صنایع ملی و مالی ایجاد کرده است. یکی از مزایای آشکار نفتا کاهش تعرفه های تجاری است. کالاهای مکزیک و کانادا با تعرفه‌های پایین‌تری وارد می‌شوند و بنابراین محصولات ارائه شده برای شهروندان آمریکایی مقرون به صرفه‌تر از محصولات وارداتی از سایر کشورها هستند. از سوی دیگر، زمانی که به کشورهای شریک اجازه داده می شود تا محصولات آمریکایی را با هزینه های ارزان تر خریداری کنند، تقاضا برای این محصولات افزایش می یابد. در نتیجه، نتایج مالی مثبت قابل توجهی حاصل می شود.

به طور کلی، در طول دوره وجود نفتا، روابط تجاری بین مکزیک، کانادا و ایالات متحده بهبود یافت. بر اساس گزارش های مالی، در سال 2009، سود ایالات متحده از تجارت با شرکای نفتا معادل 1. 6 تریلیون دلار بود (Fontinelle, 2012, par. 4). علاوه بر این، ادغام صنعتی و تجاری بین کشورها به طور قابل توجهی افزایش یافت و شرکت های بین المللی راه اندازی شده در ایالات متحده باعث افزایش تعداد محل های کار شدند.

با این حال، معایب بالقوه نفتا به اشتغال شهروندان آمریکایی نیز مرتبط است. هنگامی که فرآیند ادغام تجاری دارای ویژگی چندجانبه است، نقل مکان سازمان های ایالات متحده به کانادا یا مکزیک ممکن است به عنوان عاملی برای از دست دادن محل کار در نظر گرفته شود.

هنگام ارزیابی وضعیت در مقیاس جهانی ، ضرر NAFTA از نظر برداشت جهانی تجارت آزاد در ناکارآمدی آن است. به عنوان مثال ، هنگامی که ایالات متحده به دلیل پایین آمدن سیاست های مالیاتی و تعرفه ، کالاهای مکزیکی را وارد می کند ، اما در عین حال مشخص است که برخی از کشورهای آسیایی مزایای قابل توجهی در تولید کالاهای مشابه نسبت به مکزیک دارند ، سپس بین المللیتجارت ممکن است ناکارآمد تلقی شود.

موانع و موانع زیادی در راه اتحاد سیستم تجارت بین المللی در بازار جهانی وجود دارد. این موانع عمدتاً ناشی از بحث و گفتگوها و اختلافات در منافع کشورها است که در فرآیندهای همبستگی کشورهای جداگانه و بلوک های اقتصادی منطقه ای ظاهر می شوند. به گفته کونو (2007) ، توافق نامه های تجارت منطقه ای سازوکارهای مقررات تجاری بین المللی را که توسط سازمان تجارت جهانی (WTO) بیان شده است ، تضعیف می کند و بنابراین آنها از توسعه ادغام تجارت جهانی جلوگیری می کنند (ص 178). بنابراین ، تصویب قوانین یکپارچه برای تشکیل بلوک تجارت از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. و برای شرکت کنندگان در بلوک های تجارت بسیار مهم است که از مقررات و هنجارهای WTO پیروی کنند. بر این اساس ، می توان گفت که توافق نامه های تجاری باید بازتر شوند و باید امکان ورود تعداد وسیع تری از شرکت کنندگان را فراهم کنند. به این ترتیب ، راه حل مثبت برای موضوعات فعلی در بازار تجارت جهانی یافت می شود.

منابع

Kandogan ، Y. (2008). برآوردهای مداوم از اثرات تجاری بلوک های منطقه ای. بررسی اقتصاد بین المللی ، 16 (2) ، 301-314.

Kono ، D. (2007). چه زمانی بلوک های تجارت تجارت را مسدود می کنند؟فصلنامه مطالعات بین المللی ، 51 ، 165-181.

قیمت ، G. D. (2011a). تجارت آزاد. در C. کلارک (ویرایش) ، اقتصاد آمریکا: یک دائر ycl المعارف تاریخی. سانتا باربارا ، کالیفرنیا: ABC-Clio. وب.

قیمت ، G. D. (2011b). توافق نامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA). در C. کلارک (ویرایش) ، اقتصاد آمریکا: یک دائر ycl المعارف تاریخی. سانتا باربارا ، کالیفرنیا: ABC-Clio. وب.

فارکس پرشین...
ما را در سایت فارکس پرشین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : احمدي مينا بازدید : 48 تاريخ : پنجشنبه 3 فروردين 1402 ساعت: 19:13